( * * کومه مهر* * )

فریاد در سکوت - دل نوشته ها - نیایش

( * * کومه مهر* * )

فریاد در سکوت - دل نوشته ها - نیایش

آرزو

آرزو...

ای آرزو ای سرچشمه هستی ای مایه خوشی و سعادت بشر ای شراب روح ای لطیفتر از نسیم و شدیدتر از طوفان!

آیا تو نیز هیچ با من همراه و یار بوده ای؟

پروردگارا: در این جهان آرزو چرا کلبه کوچکی که جز دل نام ندارد نصیب من کرده ای .کاشانه محقری که در برابر طوفان حوادث استقامتی ندارد کلبه خونینی که جز تقدیر را در آن راهی نباشد .خانه ویرانیکه در آن بجز اشک و صبر همدم و مونسی را صاحب نیست.

دیر گاهی بود که آرزو میکردم ترا ببینم ترا بهرآنچه که زیباست تشبیه مینمودم.اما لحظه ای بعد افسرده و سرافکنده میشدم زیرا این زیبایی هاست که شبیه تواند.تو خود الهه زیبایی هستی.

خواستم ترا به ماه تشبیه کنم اما جز رنگ مهتابیت چیزی در آن نیافتم .میخواستم شاید معجزه ای شود و تو در کنارم بیایی .میخواستم که روبرویم بنشینی و من خود را در چشمان آسمانی و لبان نیم شکفته ات تماشا کنم و نفس گرمت را ببویم.

افسوس که تو اشکها و حسرت های مرا نمی بینی .نمی بینی که در خنده های من آهنگهای ناله پنهان است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد